پیشگفتار کتاب یوم الخلاص
پیش از آنکه خواننده عزیز شگفتزده شود که چرا من در این برهه تاریخی موضوع «آخرالزمان» را برای کتابم برگزیدهام، لازم میدانم دلیل این انتخاب را همین ابتدا بیان کنم.
تردیدی نیست که اگر همه مردم وجود آفریدگارشان را انکار کنند، ذات مقدس و بینیاز الهی همچنان برقرار و پاینده خواهد بود. اگر تمام بشریت وقوع قیامت را انکار کنند، حقیقت روز رستاخیز کوچکترین تغییری نمیکند. و حتی اگر همه مردم وجود مقدس حضرت بقیّةالله، امام زمان (عج)، را منکر شوند، ذرّهای غبار بر حقیقت تابناک وجود او نخواهد نشست.
شرایط خاصی موجب شد که من «آخرالزمان» و نشانههای آن را بهتر بشناسم. پس از تحقیق و بررسی دانستم که ما اکنون در همین دوران زندگی میکنیم و اوصاف گفتهشده درباره مردم آخرالزمان، دقیقاً بر ما منطبق است.
زندگی و معاشرت با مردمی که ویژگیهای آخرالزمان در آنها آشکار است، مرا بر آن داشت که کتابی در این باره بنویسم تا صریح و بیپرده اعلام کنم:
آخرالزمان بر ما سایه افکنده، و شباهت ما به قوم عاد و ثمود و مردم زمان حضرت لوط، انکارناپذیر است.
همانگونه که درباره اقوام پیشین، یقین داشتم که در برابر پیامبرانشان ایستادند و نابود شدند، یقین دارم که من و شما هم از مردم همین عصر هستیم. از این رو، راههای نجات را جستوجو کرده و اکنون با شما درمیان میگذارم.
مخاطبان این کتاب دو دستهاند:
- آنهایی که اصلاً مطالعهای در این موضوع نداشتهاند؛ نه نشانههای آخرالزمان را میشناسند و نه آگاهی از ابعاد گسترده مسئله مهدویت دارند. چنین افرادی گاهی از ترس گمشدن در پیچیدگیها، حتی به تحقیق وارد نمیشوند.
- دانشمندان و اهل مطالعهای که هرگز وارد بحث نشدهاند؛ نه به این دلیل که تواناییاش را ندارند، بلکه یا آگاهانه از ورود پرهیز کردهاند یا راهی برای بیان آشکار یافتههایشان ندیدهاند. این گروه اگر بخواهند، قادر به درک عمق موضوع هستند اما جرأت بیان آن را ندارند؛ زیرا بیم قضاوتهای عجولانه مردم را به دل راه دادهاند.
پس سخنم متوجه هر دو گروه است. آنچه سالها در این زمینه مطالعه کردهام، به آنها تقدیم میکنم تا با استقلال فکری خود بیندیشند و مسیر حق را برگزینند.
اما باید بگویم: مخاطب این کتاب، اهل لجاجت و کینهتوزی نیست. کسانی که حق را بشنوند و آگاهانه بر انکار پای بفشارند، یا حتی در بدیهیترین نشانههای قدرت خدا شک کنند، هرگز از این کتاب بهره نمیبرند. برای مثال، کسانی که به سبب غرور علمی، حتی باران را چون از آسمان میبارد، با تردید نگاه میکنند!
با کسانی که در برابر عقل و منطق، خود را به نادانی بزنند، بحثی ندارم؛ همانهایی که در نهایت، زندگیشان به فاصله سه وجب تولد تا شش وجب قبر محدود است، اما با همین وجود ناچیز، عظمت آفریدگار را انکار میکنند.
در این کتاب، کسانی که معنویت را بیارزش میدانند و معیاری جز مادیات ندارند، جایی ندارند. همچنین کسانی که با تقلید کورکورانه از فرهنگهای منحط، حتی به تغییر ظاهر و هویت جنسی خود تن میدهند یا زنان و مردانی که شرافت انسانی را فراموش کرده و برای جلب توجه شهوتپرستان، تا مرز برهنگی پیش میروند، خواننده این کتاب نیستند.
نسل سرکش و عصیانگری که چشم بر حقیقت میبندد و گوش به سخن حق نمیسپارد، از این نوشته سودی نمیبرد؛ اگرچه دوست داشتم چنین نباشد.
همین حقیقت را قرآن کریم چنین بیان میکند:
يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا
«روزی که ستمگر، از شدت پشیمانی، دو دست خود را به دندان میگزد و با حسرت میگوید: ای کاش همراه پیامبر راهی برگزیده بودم» (سوره فرقان، آیه 27).
ارتباط آیه با موضوع: نویسنده با آوردن این آیه هشدار میدهد که نپذیرفتن حقیقت، سرانجامی جز پشیمانی و حسرت در پی ندارد.
امام باقر (ع) هم در همینباره هشدار میدهند:
مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَلَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ… إِنْ مَاتَ عَلَى هَذَا مَاتَ مِيتَةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ
«کسی که خود را در عبادت خدا بسیار به زحمت بیندازد، اما امامی از سوی خدا برای خود نیابد، تلاشش پذیرفته نمیشود و او گمراه و سرگردان است و خدا از اعمالش بیزار است… و اگر بر این حال بمیرد، به مرگ کفر و نفاق مرده است» (الکافی، ج۱، ص۱۸۳ و ۳۷۱).
ارتباط روایت با موضوع: نویسنده با نقل این حدیث یادآور میشود که شناخت امام زمان (عج) و پیروی از او، اساس قبولی اعمال است.
بنابراین، در تمام این کتاب، هدف من گفتوگو با آزاداندیشانِ منصف است؛ کسانی که جرأت تحقیق و پذیرش حقیقت را دارند و اگر چیزی را نمیدانند، آن را به سادگی انکار نمیکنند.
مخاطب من کسانی هستند که به فکر و استدلال ارزش میدهند و ایمان سطحی را کافی نمیدانند. این کتاب درباره حادثهای قطعی است که وقوعش به باور یا انکار ما وابسته نیست؛ همانگونه که خورشید در خانه همه میتابد، چه صاحبخانه خواسته باشد چه نه.
مردم باید پیش از آنکه این واقعه رخ دهد، آن را بشناسند. چون با انکار ما، واقعیت تغییر نمیکند. این نوشته هم برای جویندگان حقیقت است، هم برای پژوهشگران، هم برای آزاداندیشانی از هر دین و ملت.
کسانی که ظرفیت شنیدن و فهمیدن حقیقت را ندارند، به کار ما نمیآیند؛ همانطور که در هیچ زمانی همه مردم حق را نپذیرفتند. چنانکه کتابهای آسمانی ـ تورات، انجیل و قرآن ـ هم با واکنشهای خصمانه روبرو شدند و حتی پیامبرانشان را به قتل رساندند.
هدف من از نوشتن این کتاب، آگاهسازی مردم از واقعهای است که تمام مقدماتش رخ داده و اکنون در آستانه وقوع قرار دارد. این واقعه، ظهور منجی موعود، حضرت ولیعصر (عج)، است.
من قصد ندارم کسی را با زور وادار به پذیرش کنم؛ چرا که ایمان و باور، با اجبار شکل نمیگیرد. با این حال، هشدار میدهم که همچنان کسانی وجود دارند که حتی سفر انسان به فضا را باور نکردهاند! پس تعجبی ندارد اگر جمعی، این واقعه عظیم را هم انکار کنند.
امروز ما به سمت اتفاقاتی حتمی و تغییرناپذیر میرویم؛ اتفاقاتی که بر مؤمن و منکر، هر دو، یکسان روی خواهد داد. انکار این رویدادها، کوچکترین تأثیری در وقوع آن ندارد، درست مانند طلوع خورشید یا رسیدن شب.
من عقیده دارم «تحمیل عقیده» با روح حقیقت ناسازگار است. باور و ایمان باید از شناخت و فهم برآید، نه از اجبار و تقلید کورکورانه.
از اینرو، به خواننده هشدار میدهم که از بزرگترین حادثه جهانی غافل نماند. بهزودی، همانطور که مرگ بدون توجه به باور و انکار ما سراغمان میآید، این انقلاب جهانی و ظهور نیز، بدون شک رخ خواهد داد.
✅ وظیفه نویسنده
خود را موظف میدانم که راه حق را از باطل جدا کنم و ظهور مصلح الهی را با دلایل روشن و بدور از تعصب و هوای نفس بازگو کنم. این کار را با امانتداری کامل، شرح ساده مطالب پیچیده و بدون تحریف باورها انجام میدهم تا هرکس بتواند با آگاهی، راه خود را برگزیند.
📜 قرآن در آیه ۹ سوره آلعمران میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر خودتان (و اصلاح کار خویش) همت گمارید، اگر هدایت یافته باشید، گمراهی گمراهان به شما زیانی نمیرساند»
ارتباط آیه با موضوع: این آیه به خواننده اطمینان میدهد که اگر راه حق را یافت و در آن استوار ماند، انکار و گمراهی اکثریت مردم، به ایمان او صدمهای نمیزند.
یکی از تلخترین واقعیات این است که بسیاری از مردم معاد و قیامت را نپذیرفتند؛ درحالیکه خداوند بارها در قرآن، وقوع آن را قطعی و بیتردید دانسته و دلیلهای روشن بر آن آورده است. با این حال، باورمندان راستین به این حقیقت، در طول تاریخ، اندک بودهاند.
قرآن کریم به پیامبر دستور میدهد:
قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ (یونس/۵۳)
«بگو: آری، به پروردگارم سوگند که آن حق است و شما هرگز (از کیفر و تحقق آن) عاجز و فرار کننده نخواهید بود».
ارتباط آیه با موضوع: نویسنده با این آیه بر این نکته تأکید میکند که همانگونه که قیامت قطعی است، ظهور نیز چنین خواهد بود و هیچکس قدرت جلوگیری از آن را ندارد.
یکی از مشکلات امروز این است که مردم ـ حتی کمسوادان ـ درباره مسائل پیچیده ماورای طبیعت و متافیزیک، به سرعت قضاوت میکنند، در حالی که از درک بسیاری از موضوعات ساده علمی هم ناتوانند. این شتابزدگی فکری، باعث میشود که حقیقت، پیش چشمشان گم شود.
در جامعهای که «روشنفکری» را برابر با پشت پا زدن به دین و اخلاق میدانند و غرایز حیوانی را بر معنویت ترجیح میدهند، عجیب نیست اگر بحث از «مصلح غیبی» و «حکومت عدل جهانی» برایشان افسانه بهنظر برسد.
با این حال، همانطور که پیامبران، مخالفان خود را آگاه کردند تا حجت بر آنها تمام شود، من نیز وظیفه دارم سخن حق را با استدلال بیان کنم، حتی اگر گروهی نپذیرند.
🔹 هشدار از زبان امام زمان (عج)
از حضرت ولیعصر (عج) نقل شده است:
مَنْ أَنْكَرَنِي فَلَسْتُ مِنْهُ وَ طَرِيقُهُ طَرِيقُ ابْنِ نُوحٍ
«کسی که مرا انکار کند، از من نیست و راهش همان راه پسر نوح است». (احتجاج طبرسی، ج۲، ص ۴۹۷)
ارتباط حدیث با موضوع: این روایت هشدار میدهد که انکار ظهور و وجود امام زمان (عج)، همان سرنوشت پسر نوح را به همراه خواهد داشت؛ یعنی غرق شدن در امواج هلاکت و جدایی از اهل هدایت.
ظهور قطعی، همانند مرگ
نویسنده در اینجا، ظهور را به مرگ تشبیه میکند؛ چه انسان به مرگ ایمان داشته باشد و چه نه، بیتردید با آن روبهرو خواهد شد. ظهور نیز چنین است؛ حادثهای قطعی و اجتنابناپذیر که با میل یا بیمیلی ما رخ خواهد داد.
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است:
لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ تَوَقَّعَ جَابِراً يُجَرِّبُ عَلَيْهِ ثُمَّ يَأْخُذُ بِالْجَدِّ فِي حَيَاتِهِ لَكَانَ ذَلِكَ مُحَالًا فَإِنَّ لَيْسَ لِأَحَدٍ إِلَّا نَفْسٌ وَاحِدَةٌ (وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۶۵)
«اگر یکی از شما دو جان داشت، میتوانست با یکی تجربه بیندوزد و با دیگری زندگی جدی کند؛ ولی هیچکس جز یک جان ندارد».
ارتباط حدیث با موضوع: چون انسان تنها یک زندگی دارد، باید راه درست را همان ابتدا انتخاب کند؛ تأخیر در یافتن حقیقت، خسارتی جبرانناپذیر دارد.
گاهی برخی افراد، وقتی سخن از مهدویت و ظهور به میان میآید، میگویند: «این عقیده بسیار کهنه، قدیمی و مربوط به گذشتههای دور است.»
پاسخم به این تصور ساده این است که قدمت یک عقیده، دلیلی بر بطلان آن نیست؛ بلکه اگر آن عقیده، «حق» باشد، ماندگاریاش نشانهای بر استواری آن است، نه ضعف آن.
🌿 در واقع، حقیقت مانند الماس است؛ گذر هزاران سال چیزی از ارزش آن نمیکاهد، بلکه تنها بر درخشندگیاش میافزاید.
این را هم باید دانست که اهل حق، معمولاً در طول تاریخ، در اقلیت بودهاند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
مَا مَثَلُكُمْ وَ مَثَلُ أَهْلِ الْبَاطِلِ إِلَّا كَمَثَلِ شَعْرَةٍ بَيْضَاءَ فِي ثَوْرٍ أَسْوَدَ أَوْ كَشَعْرَةٍ سَوْدَاءَ فِي ثَوْرٍ أَبْيَضَ
«مثل شما در میان اهل باطل، همچون یک مو سفید در بدن گاوی سیاه است یا یک مو سیاه در بدن گاوی سفید» (بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۵).
ارتباط روایت با موضوع: این حدیث نشان میدهد که برتری یا بطلان یک عقیده به «کثرت پیروان» بستگی ندارد؛ حتی اگر اهل حق بسیار کم باشند، حقیقتشان پابرجاست.
به همین دلیل است که من از خداوند سپاسگزارم که در عصری که اهل باطل بسیارند و قدرت ظاهری دارند، به من این توفیق را داده که کلمه حق را بیان کنم.
ضرورت اعتقاد به مهدویت
در مذهب شیعه، ایمان به ظهور حضرت مهدی (عج) از ضروریات قطعی است. روایات مربوط به این حقیقت، به حد «تواتر» رسیدهاند؛ یعنی تعدادشان بهقدری زیاد است که امکان تبانی راویان بر دروغ وجود ندارد. جالب اینکه نهتنها آغاز و انجام این روایات از طریق منابع شیعه است، بلکه در منابع معتبر اهلسنت نیز به همین صراحت آمده است.
با این توضیح، این اعتقاد اختصاصی به یک مذهب یا گروه ندارد، بلکه یکی از ستونهای مشترک میان مسلمانان راستین است.
اعتقاد جهانی به مصلح آخرالزمان
شاید برای برخی غافلگیرکننده باشد اگر بدانند که ایمان به آمدن مصلح نهایی، نهتنها در اسلام بلکه در ادیان بزرگی چون یهودیت و مسیحیت هم ریشهای استوار دارد. در کتابهای مقدس این ادیان نیز وعده آمدن منجی و حاکمیت عدالت جهانی بهصراحت ذکر شده است.
یعنی همه پیامبران بزرگ، از حضرت آدم تا پیامبر خاتم (ص)، به نوعی به مردم گفتهاند که جهان روزی شاهد ظهور منجی الهی و برپایی حکومتی سراسر عدل خواهد بود.
نشانههای آخرالزمان؛ دلیل عقلی قطعی
دلیل عقلی و تجربی دیگری که بر نزدیکی ظهور وجود دارد، تحقق تدریجی نشانههایی است که در روایات آمده. صدها علامت برای عصر ظهور ذکر شده که امروز، بخش بزرگی از آنها را به چشم خود میبینیم:
- آشکار شدن فساد در جهان
- سلطه ظلم و خودکامگی
- افزایش ظلمت معنوی و فقر اخلاق
- پیشرفتهای شگفتآور علمی
- آشفتگی ساختارهای سیاسی و اجتماعی
همگی نشانههایی هستند که با دقت در پیشبینیهای روایات، میتوان آنها را تار و پود لحظهای که در آن زندگی میکنیم دانست.
بر این اساس، بررسی این موضوع با تدبر و احتیاط امری عقلانی است. اما اینکه بدون حتی یک نگاه منصفانه، موضوعی را که ریشه در وحی دارد فوراً انکار کنیم، نه عاقلانه است و نه عادلانه.
قدمت ششهزارساله وعده ظهور
نویسنده در این بخش یادآور میشود که نوید آمدن مصلح غیبی، سابقهای بسیار طولانی دارد؛ حداقل شش هزار سال است که این وعده در میان ملتها و ادیان جریان داشته و نسل به نسل منتقل شده است.
🌿 او از امتهای پیشین که با وجود جهل و تعصبات دوران خود، این وعده را نسلبهنسل نگاه داشتهاند، تشکر میکند؛ زیرا همین باور، همچون نوری کمفروغ اما ماندگار، در تاریکی تاریخ باقی مانده تا امروز که نشانههایش آشکارتر شده است.
همانطور که بیان کردم، اعتقاد به ظهور حضرت ولیعصر (عج)، یک حادثهی الهی و قطعی است. تحقق آن نه به خواست من و شما وابسته است و نه به پذیرش یا انکار مردم. این واقعه، چون طلوع خورشید است که بر همه خانهها میتابد، خواه چشمان کسی آماده نور باشد یا نه.
☀ درست همانگونه که شب و روز یا مرگ، تابع اراده بشر نیستند، ظهور نیز چنین است.
تنها تفاوت در این است که برخی با آمادگی، از این واقعه بهره میبرند، و برخی با غفلت، از آن زیان میبینند.
دعوت به تحقیق آزادانه
من از همه آزاداندیشان منصف جهان — فارغ از دین و ملیت — دعوت میکنم که در این حقیقت بزرگ تحقیق کنند.
شرط این تحقیق، شجاعت رویارویی با حق است. یعنی حتی اگر آنچه مییابید خلاف سلیقه یا محیط فکری شما باشد، باز هم آن را بپذیرید.
📜 قرآن در آیه ۲۷ سوره فرقان میفرماید:
يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا
«روزی که ستمگر (از شدت حسرت) دستهای خود را به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با پیامبر راهی میپیمودم.»
ارتباط آیه با موضوع: این آیه نشان میدهد که در روز حقیقت، پشیمانی سودی ندارد؛ پس باید پیش از وقوع حادثه، مسیر درست را برگزید.
بیاعتبار بودن ادعاهای بدون امام
در روایتی از امام باقر (ع) آمده است:
مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَلَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَهُوَ ضَالّ مُتَحَيِّر
«هرکس خدا را با عبادتی سخت پرستش کند ولی امامی از سوی خدا نداشته باشد، اعمالش پذیرفته نمیشود و او گمراه و سرگردان است.»
ارتباط حدیث با موضوع: حتی پرستش پرمشقت بدون پیروی از امام معصوم (و در عصر حاضر، امام زمان عج) ارزشی ندارد.
این یعنی شناخت امام، نه یک موضوع فرعی، بلکه شرط اساسی پذیرش عبادات و رستگاری است.
بیاثر بودن انکار در برابر حقیقت
چه بسیار کسانی که امروز، مانند قرون گذشته، حقایق الهی — از وجود خدا تا قیامت — را انکار میکنند و آن را اسطوره مینامند. اما:
📜 آیه ۵۳ سوره یونس تأکید میکند:
قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ
«بگو: آری، به پروردگارم سوگند که آن حق است و شما هرگز (از تحقق آن) گریزی نخواهید داشت.»
ارتباط آیه با موضوع: چرخه وقایع الهی، از جمله ظهور، خارج از قدرت انسان برای توقف یا تغییر دادن است.
هشدار به منکران
امام زمان (عج) هشدار میدهند که:
کسی که مرا انکار نماید، از من نیست و راه او راه فرزند حضرت نوح است
ارتباط حدیث با موضوع: همانطور که پسر نوح، با وجود نسبت خونی، به دلیل بیایمانی و انکار حق غرق شد، هرکس منجی الهی را نپذیرد، از هدایت جدا میافتد.
ماهیت دوگانه حادثه ظهور
این حادثه برای برخی، آغازی نورانی و پرشکوه است و برای برخی دیگر، شروع حسرت و سقوط.
آنچه سرنوشت هر فرد را تعیین میکند، آمادگی و پذیرش برهان پیش از وقوع حادثه است.
سخن پایانی نویسنده
من با حسنظن به افکار خود، شهادت میدهم که آنچه در این کتاب میآورم، از سرچشمههای زلال وحی گرفته شده است. انکار دشمنان، ذرّهای از آن نمیکاهد، اما ایمان اهل حق، مایه خشنودی و رضای دل من است.
📜 قرآن در آیه ۱۰۵ سوره مائده میگوید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر نفس خویش همت گمارید، اگر هدایت یافته باشید، گمراهی دیگران به شما زیان نمیرساند.»
ارتباط آیه با موضوع: تکلیف ما تلاش برای هدایت خویش است و پذیرش این حقیقت که انکارکنندگان، مسئول پیامد انتخابهای خود هستند.
📜 همچنین حدیث نبوی:
طُوبَى لِلْغُرَبَاءِ
«خوشا به حال غریبان (و کمشمارانی) که در میان انبوه اهل باطل بر حق میمانند.»
ارتباط حدیث با موضوع: حتی اگر حق در اقلیت باشد، ارزش و نورانیت خود را حفظ میکند.
نتیجهگیری پیشگفتار
این کتاب نه برای ستیزهجویان و مغرضان، بلکه برای آزاداندیشانی است که از شنیدن و بررسی حق نمیهراسند.
خطاب من به کاوشگران حقیقت، پژوهشگران بیغرض و دلهایی است که برای پذیرفتن برهان، باز و آمادهاند.
حادثهای که توصیف میکنم، قطعاً رخ خواهد داد. همه ما پیش روی انتخابی بزرگ ایستادهایم:
یا با شناخت، به صف همراهان امام زمان (عج) میپیوندیم، یا با غفلت، گرفتار موجی میشویم که به سمت ساحل نجات پیش نمیبرد.